کد مطلب:28787
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
آيا مي توان زماني را تصور كرد كه عالم و آدم نباشد؟
الف) نمي توان زماني را تصور كرد كه خداوند متعال در آن زمان خلقي نداشته باشد؛ يعني، هر زماني را كه تصور بكنيم، خداوند در آن زمان مخلوقي داشته است؛ زيرا خداوند متعال دائم الفيض است و هميشه بايد فيض داشته باشد. پس نمي توان زماني را فرض كرد كه خداوند بوده؛ ولي فيضي نداشته است. صدرالمتألهين در اسفار مي فرمايد: {Hفالفيض من عندالله باق دائم والعالم متبدل زائل في كل حين و انما بقاؤه بتوارد الامثال...H}؛{M فيض از طرف خداوند متعال دائمي و باقي است M}»، {V(اسفار اربعه، صدرالمتألمين، ج 7، ص 328) V}. در شرح نهايةالحكمه در ذيل اين جمله اسفار آمده است: {Hوالحاصل انه سلم ان مقتضي وجوب الوجود من جميع الجهات و دوام فيضه سبحانه عدم تناهي سلسله الحوادث من حيث البداءH}، {V(شرح نهايةالحكمه، مصباح يزدي، ج 2، ص 404) V}. خلاصه اين كه ملاصدرا قبول كرده كه مقتضاي واجب الوجود بودن خداوند از جميع جهات و دائم الفيض بودن او، اين است كه سلسله حوادث از حيث ابتدا متناهي نباشد»؛ يعني، نمي توانيم زماني را تصور كنيم خداوند در آن زمان خلقي نداشته است. پس فيض و خلق الهي، در آن زمان هم بوده است و سلسله حوادث از نظر زماني بي آغاز است؛ يعني، مسبوق به عدم در زمان نيست. جابر بن يزيد گويد: از امام باقر(ع) درباره معناي آيه {A{/Bأَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ اَلْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ{w1-11w}{I50:15I}/}A}، {V(ق، آيه 15)V} پرسيدم. آن حضرت فرمود: {Hيا جابر تأويل ذلك ان الله عزوجل اذا أفني هذا الخلق و هذا العالم و سكن اهل الجنة الجنة و اهل النار النار جدد الله عالماً غيرهذا العالم و جدد خلقاً من غير فحولة ولا اناث يعبدونه و يوحدونه H}؛{M اي جابر! تأويل آيه اين است كه خداي عزوجل چون آفريدگان و اين جهان را فاني نمود و بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در دوزيخ جاي داد؛ جهاني از تو مي آفريند كه غير اين عالم است و خلقي را بدون پدر و مادر مي آفريند كه او را عبادت كنند و موحد باشندM}». بعد مي فرمايد: {Hلعلّك تري ان الله انما خلق هذا العالم الواحد وتري ان الله لم يخلق بشراً غيركم. بلي والله لقد خلق الله الف الف عالم و الف و الف آدم انت في آخر تلك العوالم و اولئك الآدميين H}؛{M شايد تو مي پنداري خداوند فقط همين يك جهان را آفريده است؟ و معتقدي كه خداي عزوجل به جز شما بشري را نيافريده است؟ به خدا قسم! همانا خداي - تبارك و تعالي - هزار هزار (يك ميليون) عالم و هزار هزار آدم آفريده است و تو در آخر آن جهان ها و آن آدميان مي باشي M}»، {V(التوحيد، صدوق، ص 277 - الميزان، علامه طباطبايي، ج 18، ص 356) ب )V} درباره اين كه چرا خداوند زمين را دفعي (كن فيكون) نيافريد؛ گفتني است كه دو نوع موجود هست: 1- موجودات مجرد، 2- موجودات مادي (به تعبير قرآني «عالم امر» و «عالم خلق»). خداوند متعال موجودات مجرد يا عالم امر را، يك دفعه ايجاد مي كند. قرآن مي فرمايد: {A{/Bإِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ {w1-10w}{I36:82I}/}A}؛{M فرمان نافذ خداوند [در عالم ]چون اراده خلقت چيزي را كند به محض اين كه گويد موجود باش، بلافاصله موجود خواهد شدM}»، {V(يسي، آيه 82)V} و نيز مي فرمايد: {A{/Bما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ{w2-7w}{I54:50I}/}A}؛{M فرمان ما يك امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن M}»، {V(قمر، آيه 50)V} اين آيات و امثال آنها، ناظر به ايجاد عالم امر است كه چون مجرد هستند و علت آنها دفعي پيدا مي شود؛ لذا ايجادشان هم دفعي است. اما عالم خلق يا موجودات مادي و آثار آنها، به طور تدريجي متكوّن مي شوند. خداوند فرموده است: {A{/Bإِنَّا خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ {w1-7w}{I76:2I}/}A}، {V(دهر، آيه 2) V}و نيز فرمود: {A{/Bإِنَّ رَبَّكُمُ اَللَّهُ اَلَّذِي خَلَقَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ {w1-11w}{I7:54I}*/}...A}، {V(اعراف، آيه 54) V}. اين آيات دلالت مي كند كه: همه موجودات جسماني و آثار آنها به تدريج متكون مي شوند؛ زيرا جهان، جهان علت و معلول و سبب و مسبب است تا علت چيزي پيدا نشود، موجود نمي شود و علت مادي، به صورت تدريجي پيدا مي شود. پس معلول آن هم به طور تدريجي ايجاد مي گردد. براي آگاهي بيشتر ر.ك: 1- انسان از آغاز تا انجام، علامه طباطبايي، ص 12 2- معارف قرآن، مصباح يزدي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.